خیلی از کودکان و نوجوانان شاید مشاهیر بزرگ خود را نشناسند. خب آنها که تقصیری ندارند یا بزرگترها چیزی به آنها نگفتهاند یا کتابهای که برای آنها نوشت شده خیلی خوب نبوده. خواندن ماجرای زندگی بزرگان علم و هنر، اغلب برای بچهها کسلکننده است. خواندن مجموعه مشاهیر خندان به نوجوانان کمک میکند تا به شناخت بهتری از دانشمندان و اندیشمندان ایرانی دستیابند. این مجموعه در کنار متن طنز، تصاویر خندهداری هم دارد. زبان و تصاویر در کنار هم، خواندن این مجموعه را برای نوجوانان راحتتر میکند.
داستان مجموعه کتاب مشاهیر خندان
این مجموعه در 5 جلد برای مخاطب کودک و نوجوان منتشر شده و زندگی بزرگانی از جمله ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، زکریای رازی، فردوسی و فارابی را روایت می کند. هنگامیکه کسی این مجموعه را میخواند در هر کتاب با بخشی از تاریخ ایران هم آشنا میشود. مثلا در داستان رازی به ماجراهای تاریخی از بدو تولد تا مرگش اشاره شده است.
ارزش های آموزشی و پیام های مثبت مجموعه مشاهیر خندان
خوبی این کتاب ها در این است که خوانندهی نوجوان متوجه میشود که مشاهیر هم آدمی بوده است مثل بقیه. همیشه در کتابهای تاریخی در مورد بزرگان این سرزمین به شکلی سخن گفتهشده که گویی نباید زیاد به آنها نزدیک شد مبادا احترامشان از بین برود. اما نویسنده با زیرکی خاصی کاری کرده است که خوانند نوجوان با تمام وجود به آنها نزدیک شود. چطور؟ با زبان طنز.
فکر کنید که ابوریحان سربههوا توی کوچههای ری قدم میزند که یکدفعه دنگ سرش به سرِ فرد دیگری بخورد. شخص دیگری هم که به نظر میرسد او هم سرش به آسمان است. نویسنده با استفاده از اصطلاحات امروزی نوجوانان را به گذشته میبرد. مثلاً اصطلاح فرار مغزها را که امروزه خیلی باب است برای فرار ابوعلی سینا از شهر بخارا بهکاربرده است.
پشت جلد کتاب
من نامی ام و از کتاب بیزارم.
معلم ها توی مدرسه دائم از مشاهیر گذشته ی ایران می گفتند و دائم آن ها را توی سر ما می زدند. بالاخره کلافه شدم و آستین ها را بالا زدم و خودم رفتم سراغ این آدم های خسته کننده. چشمتان روز بد نبیند!
کلی کتاب خواندم و یادداشت کردم. نتیجه اش این شد که فارابی هم مثل خود ما بچه درس نخوان ها بود. یک دانشمندِ حلزونیِ یواش شکلاتی که تا چهل سالگی برای خودش شاد بود. تا پنجاه سالگی یک صفحه هم ننوشته بود! مدتی کارتنخواب و مترسک مزرعه بود. بعد انگار منفجر شد وتا ۸۰ سالگی ۱۸۷ کتاب یا کمی کمتر، کمی بیشتر نوشت! شما جای من بودید مشکوک نمیشدید؟ فکرکنم کلکی در کارش باشد! کتاب را بخوانید تا متوجه شوید.
بدون دیدگاه